آنچه در ذیل بیان میشود خلاصه از کتاب مدیریت بر قلبها نوشته کنث بلانچارد است
- واداشتن انسانها به درست کار کردن اندیشه بسیار مهمی در مدیریت است.
- تنها تشویقهای بجا مؤثر هستند اگر همواره بگوییم از همه کارهایتان سپاسگزارم، موضوع بیمعنی میشود.
- یک
نفری که کارکرد ناچیز و نفردیگری که کارکرد برجسته دارد، بگوییم کارتان
خوب است. نزد اولین فرد خندهدار و دومی از انگیزه میافتد. آنان که از خود احساس خوبی دارند نتیجه خوبی هم ببار میآورند.
- فعالیتهایی برای انسان انگیزه آفرین است که بازخوردی از نتیجههای دلخواه به وی برساند.
- همواره میتوان درباره خود دو احساس را برگزید، خوشبختی و شوربختی چرا کسی باید دومی را انتخاب کند؟
- کارهای بیارزش را خوب انجام دادن چه سود؟!
- آنگاه که از یادگیری بازماندید به رشدخود پایان دادهاید. سه چیز را گریز نیست، مرگ، مالیات و دگرگونی.
- به جای سختکوشی، هوشمندانهتر کار کنید.
- برخی
نوشتهاند و جلوی چشمانشان است که « فقط ننشین، برو کاری انجام بده! »ولی
من میگویم، تنها به هر کاری که پیش آمد مپرداز، کمی بنشین!
- سخت آغاز کردن و سپس نرم شدن، آسانتر از نرم آغاز کردن و پس از آن به سختی گراییدن میباشد. رها کردن آسانتر ازسخت گرفتن است.
- مدیران باید بدانند که کار خوب حالت سفر را دارد نه مقصد.
- مدیر بهتر است مورد احترام باشد تا همه پسند.
- فروتنان خود کمبین نیستند، تنها کم به خود میاندیشند.
- کارکنان را دست بالا بگیرید تا آنان هم خود را شایستهتر بدانند.
- زندانی کردن اندیشههای خوب درذهن همتای گوشهنشینی است
- نمیتوان خلاف وجدان کار کردن و احساس بدنداشت.
- بزرگ بیندیشید! بزرگ عمل کنید! بزرگ باشید!
- زندگی از آن شماست خودتان باید طرح آن را بریزید، همانگونه که میخواهید!
- همینکه
راه افتادید به یاد داشته باشید که همه سفرها با یک گام کوچک آغاز میشوند
و گام به گام ادامه مییابند. از سفر لذت ببرید! نخستین گام در رسیدن به
مقصد دانستن راه است.
- گفتارتان را کردار کنید.
- رهبری فرمان بر مردم نیست، کار با مردم است.
- نو امروزی، کهنه فرداست.
- در جوانی سلامتی را در ثروت اندوزی فدا میکنیم و در پیری ثروت را در کسب دوباره سلامتی.
- انسانها خود خوبند، رفتارشان است که گاهی دردسر آفرین میشود.