برنامه درسی

علمی-آموزشی

برنامه درسی

علمی-آموزشی

سخن روز

خدا با توست، اگر بدانی امید از توست. اگر نرانی

هنرمعلمی

عاملی که در افزایش یادگیری و اصلاح رفتار دانش آموزان به طور مستقیم دخالت دارد وجود معلمانی متفکر و اندیشمند، آگاه به مسائل انسان ها، و خلاق و مبتکر است. آموزش و پرورش به معلمانی نیاز دارد که علاوه بر داشتن علم و دانش، در انجام وظایف محوله احساس مسئولیت کنند و دارای صفات اخلاقی نیکو و پسندیده باشند. در چنین نظامی کیفیت هیچگاه نباید فدای کمیت شود.

معلم آگاه و علاقه مند، با رفتاری مناسب دانش آموزان را به مدرسه و درس علاقه مند می سازد. در مقابل معلم نا آگاه و بی علاقه به وقت گذرانی می پردازد و دانش آموزان را از مدرسه و درس گریزان می کند.

نگرش معلم نسبت به رفتار دانش آموز و توانایی های او در عملکرد دانش آموز و برخورد او با کارهای مدرسه نقش مهمی دارد. معلمی که دانش آموز را تنبل، بی عرضه و بیچاره می انگارد نباید از او توقع پیشرفت و علاقه به درس و رعایت انضباط در کارها را داشته باشد.

سخنی با بزرگترها

می دانم که نگران آینده فرزندانتان هستید و این یک موضوع طبیعی است. ولی آیا هرگزتوجه کرده اید که نگرانی زیاد و بد عمل کردن اغلب نتیجۀ معکوس می دهد؟ بسیاری از بچه ها سر امتحان به اصطلاح هول می شوند و شاید اکثر نمره های سطح پایینی که می گیرند در اثر همین نگرانی و دلهره ایست که در اثر اعمال فشار بزرگترها در موقع امتحان بروز می کند "که اگر نمره خوب نگیرم و یا اگر رد شوم چه خواهد شد؟" و در اثر همین نگرانی ها اغلب امتحانات خود را به نحوی که باید خوب نمی گذرانند و اغلب آن هایی هم که نمره های بالایی گرفته اند می توانستند نمرات بهتری بگیرند.


سعی کنید در فرزندان خود شخصیت و اعتماد به نفس ایجاد کنید. اغلب والدین در موقع درس خواندن و در موقع رفتن بچه ها برای امتحان خیلی جدی تذکر می دهند که اگر نمره خوب نگیری  یا اگر موفق نشی می کشمت! ولی صدها بار بچه نمره خوب نمی گیرد یا حتی رد می شود و آب از آب تکان نمی خورد. با وی خشونت می کنند، حتی کتک می زنند ولی هر گز او را نمی کشند!

راستی کمی فکر کنید این امتحان و این نمرۀ خوب چقدر ارزش دارد؟ ارزش این را دارد که زندگی همه افراد خانواده را تلخ کند؟

بچه را تشویق کنید، نه او را لوس کنید و بیشتر از حد متعارف بالایش ببرید که امر به خودش هم مشتبه شود و نه آنقدر توی سرش بزنید که غرور و اعتماد به نفسش را خرد کنید.

هرگز بچه های فامیل، آشنایان و دوستان را به اصطلاح به سرش نزنید

فرزند شما ممکن است چیزی از آن ها کسر نداشته باشد ولی آیا همان پشتیبانی والدین را که آن ها دارند فرزند شما هم دارد؟

-بچه را از متحان نترسانید.


-با آن ها حرف بزنید و به طور منطقی حالیشان کنید که چرا باید درس بخوانند، چرا باید امتحان بدهند و چرا باید پیشرفت کنند.


-آن ها را برای درس خواندن تهدید نکنید، به طور منطقی فرصت استراحت و بازی و درس خواندن را به طور توأم و متناسب به آن ها بدهید.


-سعی کنید فرزندان خود را هدف دار بار بیاورید. حتی اگر در نظر دارید یا در نظر دارند حرفه و کاری را دنبال کنند که احتیاجی به مدارک تحصیلی بالا ندارد، به آن ها بفهمانید که هر کاری را با مدرک تحصیلی بالا می توان به پرستیژ بهتر و با چشم بازتر انجام داد. زیرا تحصیل بالاخره به مقدار زیادی درک و دید انسان را بازتر می کند. همه کس می خواهد در اجتماع در سطح بهتری قرار گیرد.


-اگر فرزندان شما در خواندن درس پیشرفتی ندارند علت را پیدا کنید. و با حرف زدن و تجزیه و تحلیل مسائل را برایشان روشن کنید.



هیچ کاری نیست که انسان بخواهد و موفق نشود فقط باید باور کند و این باور در طول تاریخ شگفتی های زیادی به وجود آورده است. شما هم می توانید به خود و به فرزندتان اطمینان داشته باشید، موفقیت در دست شماست.

سخن روز

                        درخت تو گر بار دانش بگیرد به


زیر آوری چرخ نیلوفری را

مطالعه

به هنگام خواندن و حفظ کردن مطالب اگر قرار باشد کلیه ی آنچه را که در صفحات کتاب،پلی کپی و مانند آن نوشته شده است حفظ کرده و به خاطر بسپاریم و بعد مانند ضبط صوت یا اسفنجی که آب را به خود می گیرد و هرگاه آن را بفشاریم دوباره عیناً همان آب را پس می دهد عمل نمائیم:

1. حجم بزرگی از چیزهایی را که شاید بیهوده بوده و چندان به درد ما نخواهد خورد به مغز خود تحمیل کرده ایم.


2. وقت بسیار زیادی را، بیش از آنچه لازم بوده است برای حفظ مطالب تلف کرده ایم.


3. در پس دادن این مطالب (به هنگام نقل، یا نوشتن در ورقه ی امتحان و مانند آن ) چه بسا که آنقدر مطالب حفظ شده ی غیر ضروری را می آوریم که اصل موضوع در میان آن گم می شود و در نتیجه خواننده مطالب ما و یا شنونده ای که به ما گوش می دهد خسته شده و چیزی از نوشته ها یا گفته های ما دستگیرش نمی شود و کم کم علاقه اش به خواندن یا شنیدن دنباله ی مطلب کم می شود و حواسش به جا و یا کار دیگری معطوف می گردد و ماناچاریم با کلماتی مانند می فهمی، گوش کن، توجه کن، هنوز اصل موضوع مانده و مانند آن مرتب توجه وی را به سخن خودمعطوف کنیم و در حقیقت مرتباً با زور وادارش کنیم که به دنباله ی حرف ما توجه نماید.

اگر در سر جلسه ی امتحان هستیم آنقدر به حواشی و ذکر مطالب غیر ضروری می پردازیم که از اصل موضوع دور مانده و یا تا بخواهیم جواب اصلی را به قضیه بدهیم وقت کم میاوریم.


4. با حفظ کلمه به کلمه ی مطلب در موقع بازنویسی با افتادن کلمه یا عبارتی از آن هر چه را که بنویسیم نامفهوم و ناقص خواهد بود و چه بسا که همه ی زحمات ما به هدر می رود. پس چه باید کرد؟


جواب بسیار آسان است. شاید بارها تجربه کرده باشید که وقتی کسی برای تعریف موضوعی آن را بسیار کش می دهد شنونده به او می گوید"آقا جان، اینقدر کش نده، لپ مطلب را بیان کن" یا "برو سر اصل موضوع" یا "خلاصه اش کن" و نظیر آن. این جملات و عبارات عامیانه و ساده به رشته ی مهمی در علم و فن نوشتن و خوانده اشاره می کند که عبارتست از کلمات و عبارات اساسی(کلیدی) که خلاصه کردن و خلاصه نوسی نیز بر مبنای همین کلمات و عبارات مبتنی هستند. به طور کلی "لپ مطلب" و اصل موضوع در هر بند یا هر صفحه از نوشته ای اکثراً چند کلمه یا چند جمله بیشتر نیست و مابقی آن زوائد بوده و بنا به سلیقه ی نویسنده می تواند با مطالب دیگری تعویض گردد. به همین علت است که وقتی از دو یا چند نفر بخواهیم که یک موضوع را شرح دهند هر کدام به طریقی و به نحوی آن  را به اصطلاح می پرورانند و اگر چه اصل مطلب یکی باشد ولی نوشته ها و گفته ها دو یا چند نوع از آب در می آید.


یک نکته بیش نیست غم عشق و زین عجب


                                                                                          کز هر زبان که می شنوم نامکرر است